معاون علمی و فناوری رییس جمهوری در گفتوگو با ایران:
ایران منحصر بفردترین زیست بوم استارتاپی منطقه را دارد
با شروع به کار دولت یازدهم در سال ۹۲ به عنوان معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری منصوب و با انتخاب دوباره حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری دولت دوازدهم، ریاستش چهار سال دیگر در این پست تمدید شد.
با شروع به کار دولت یازدهم در سال ۹۲ به عنوان معاون علمی و فناوری رئیس
جمهوری منصوب و با انتخاب دوباره حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری دولت
دوازدهم، ریاستش چهار سال دیگر در این پست تمدید شد.
حالا کمتر از یک سال به پایان کار دولت زمان مانده است و سورنا ستاری
در پاسخ به این سوال که در این مدت باقیمانده تمایل دارید کدام طرح حتما
به نتیجه برسد با اشتیاقی خاص از تمایل خود برای تثبیت بحث دانشبنیان ها
میگوید و از این که برای رسیدن به این هدف در این مدت باقیمانده هر کاری
که نیاز باشد انجام خواهد داد چرا که امروز اکثریت، اقتصاد دانشبنیان را
میشناسند و این یک دستاورد بزرگ است.
ستاری در این بین به خاطرات نه چندان دور خود نیز اشاره میکند و با
گلایه میگوید در دانشگاه خودم، یعنی دانشگاه صنعتی شریف، آنجا که به
عنوان دانشجو وارد شدم و تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دادم وقتی اولین مرکز
نوآوری را راهاندازی کردم مورد تمسخر قرار گرفتم که فلانی در دانشگاه
سوپرمارکت باز کرده اما خوشبختانه در حال حاضر کل دانشگاه تبدیل به مرکز
نوآوری شده است. بنابراین تمام تلاش خودم را انجام میدهم که بحث
دانشبنیانها برگشتناپذیر باشد.
با سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهوری و رییس بنیاد ملی
نخبگان در یکی از روزهای گرم تابستان به گفتوگو نشستیم تا او از خبرهای
داغ این روزهای فناوری کشور همچون ورود استارتاپها به بورس گرفته تا زمان
تولید واکسن کرونا با ما صحبت کند.
این روزها بحث ورود
استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان به بورس داغ است و در این میان مخالفان و
موافقانی نیز وجود دارد چرا باید این شرکتها وارد بورس شوند؟
اول از همه در نظر داشته باشید
نوع توسعه شرکتهای دانشبنیان با استارتاپها متفاوت است، در تمام دنیا
استارتاپها برای بقای خود وارد بورس میشوند. به زبان ساده، استارتاپ در
زیرزمین خانهها و از یک جمع خانوادگی سر بر میآورد و شکل میگیرد و چه
بسا اولین بودجه را نیز همین خانوادهها تامین کنند؛ اما در نهایت توسعه
استارتاپها به بورس ختم میشود. کاری که اکثر استارتاپهای موفق دنیا
همچون آمازون، اوبر و غیره طی کردهاند.
از چه زمانی تصمیم گرفته شد که استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان وارد بورس شوند؟
حدود 4 سال پیش این فرآیند آغاز
شد و اولین و بزرگترین استارتاپی که به بورس ورود پیدا کرد استارت آپ بود
که بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان در تابلوی بورس ارزشگذاری شده است.
در حال حاضر چه تعداد
شرکت دانشبنیان و استارتاپ وارد بورس شدند و تا پایان این دولت زمینه ورود
چه تعداد شرکت دیگر به بورس فراهم خواهد شد؟
35 شرکت دانشبنیان و استارتاپ در
تابلوی بورس قرار دارد که ۱۸۰ هزار میلیارد تومان ارزشگذاری شده است.
پیشبینی ما این است که تا پایان این دولت بیش از ۷۰ شرکت خواهیم داشت،
البته ما در حال ترغیب شرکتها برای ورود به بورس هستیم.
شرکتهای استارتاپی به دلیل ماهیت خود برای ورود به بورس با چه مشکلاتی روبرو هستند؟
اولین و مهمترین مشکل، نحوه
قیمتگذاری شرکتهای استارتاپی است، چون این شرکتها برخلاف شرکتهای دیگری
که به بورس وارد میشوند زمین، ملک یا سوله ندارند. پس قیمتگذاری آنها
نیاز به یک فرهنگ جدید دارد از طرف دیگر بسیاری از قوانین سنتی که داخل
بورس وجود دارد با نحوه رشد و بلوغ این شرکتها سازگاری ندارد. به هر حال
با وجود این مشکلات ما در حال ترغیب شرکتها، برای وارد شدن به بورس هستیم و
از طرف دیگر به بورس برای تغییر نگاه فشار آوردیم و با تمامی این اقدامات
امیدواریم بیش از ۷۰ شرکت تا پایان این دولت به بورس ورود پیدا کند.
آینده شرکتهای دانشبنیانی که وارد بورس شدهاند را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از جواب دادن به این سوال
باید بگویم غیر از شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها ما صندوقهای خطرپذیر
هم در بورس داریم که در حال حاضر ۸ صندوق در بورس در حال پذیرهنویسی
هستند و فکر میکنم 11 صندوق دیگر هم در حال وارد شدن به بورس هستند. این
صندوقهای فرهنگ جدیدی را برای ورود شرکتهای دانشبنیان به بورس ایجاد
خواهند کرد به هر حال ورود این شرکتها به بورس یک فرهنگ جدیدی در خصوص
نحوه سرمایهگذاری ایجاد میکند. در تمام دنیا نیز همین اتفاق در حال
شکلگیری است. ما باید به سمتی برویم که ۴۰ درصد بازار سرمایهگذاری به سمت
سرمایهگذاری خطرپذیر برود به جای اینکه به سمت تامین مالی از طریق گرفتن
وام باشد چراکه بورس یک مکان خوبی است که شرکتها میتوانند از طریق آن
برای توسعه خودشان تامین مالی بشوند.
حالا این تامین مالی میتواند به دو صورت باشد یا از طریق صندوقهای
خطرپذیری که وارد بورس شدهاند یا از طریق ورود مستقیم خود شرکت به بورس.
اتفاقی که در حال حاضر برای شرکتهایی که وارد بورس شدهاند افتاده است و
این شرکتها خیلی سریع توانستند به بودجه خوبی برای توسعه خودشان دست پیدا
کنند.
در حالی که بسیاری از
فعالان حوزه فاوا ورود استارتاپها را به بورس اقدام مثبت تلقی میکنند
کارشناسانی نیز اعتقاد دارند ورود برخی از این استارتاپهای شناخته شده به
بورس و تامین مالی مجدد آنها در دورانی که هیچ معیار اقتصادی برای
ارزشگذاری کسبوکارها وجود ندارد و صرفا منجر به تسلط جریانی خاص بر
اکوسیستم و حذف اکثریت کسبوکارهای مستقل و از بین رفتن انگیزههای
کارآفرینی میشود این دیدگاه را قبول دارید؟
روند توسعه استارتاپها به این صورت است که استارتاپهای بزرگ
باید استارتاپهای کوچک را بخرند. توجه داشته باشید استارتاپ وقتی بزرگ
میشود درست است که منابع مالی زیادی دست پیدا میکند اما یک چیزی را از
دست میدهد و آن نوآوری است. نوآوری قلب توسعه استارتاپ است و نوآوری در
استارتاپهای بزرگ شکل نمیگیرد؛ چرا که استارتاپهای بزرگ همیشه یک مسیر
مشخص را طی میکنند و آن قدر جرم آنها سنگین است که نمیتوانند برای یک هدف
به راحتی و خیلی سریع تغییر مسیر دهند. به همین علت نوآوری از طریق
شرکتهای کوچک باید به این شرکتها تزریق شود. یعنی هرچه استارتاپهای بزرگ
استارتاپهای کوچک را بتوانند خریداری و روی آنها سرمایهگذاری کنند یک
مکانیسم برد-برد شکل میگیرد.
همین روند یک اکوسیستم نوآوری را
شکل میدهد. اتفاقی که در حال حاضر در کشور در حال رخ دادن است. یعنی
استارتاپهای بزرگ ما در حال خرید استارتاپهای کوچک هستند چرا که یک
استارتاپ کوچک برای توسعه و بقای خود قادر به گرفتن وام نیست؛ اما استارتاپ
بزرگ با سرمایهگذاری خطرپذیر میتواند شرکتهای کوچک را جذب و به نوعی
نوآوری را به سیستم خود تزریق کند. به هر حال به نظرم کسانی که مخالف ورود
استارتاپهای بزرگ به بورس هستند هنوز مکانیسم اکوسیستم نوآوری را به درستی
نمیشناسند. چون منطقیترین کار هم این است که استارتاپهای بزرگ در بورس
تخلیه بشوند و استارتاپهای کوچک نیز برای بقا توسط همین استارتاپها
خریداری شوند اتفاقی که در حال حاضر در اکوسیستم کشور در حال انجام است.
با حمایت علمی و فناوری ریاست جمهوری سال گذشته از
نسل چهارم ربات انساننمای سورنا در دانشگاه تهران رونمایی شد و قرار بود
اگر حمایتها صورت بگیرد نسل پنجم این ربات ساخته شود ساخت این رباتها با
چه انگیزهای صورت میگیرد و به زبان ساده این رباتها قرار است چه کاری
انجام دهند؟
پروژه ربات انساننمای «سورنا» یک پروژه مرز دانشی است. نباید
انتظار داشته باشیم این ربات وارد یک کار تجاری شود چرا که قرار است از
طریق آن ریزش دانش در صنایع مختلف صورت بگیرد. در حال حاضر ما رباتسازهای
فوقالعادهای در کشور داریم که در حوزه رباتهای صنعتی مشغول به کار هستند
و کمکم به سمت تکنولوژیهایی مثل هوش مصنوعی، تشخیص چهره و غیر روی
آوردهاند؛ یعنی دقیقا استفاده از دانشی که چند سال پیش در ربات سورنا
پیادهسازی شده بود. در مجموع باید گفت در تمام دنیا این پروژهها به طور
سمبلیک در حال اجرا است و هدف از توسعه آنها نیز بحث فرهنگسازی ربات و
توسعه تکنولوژی است و در کل، رباتها مرز دانشی هستند و هزار تکنولوژی از
دل آنها برای توسعه دانش بیرون میآید.
بنابر اعلام شما در سال گذشته با فعالیت شرکتهای
دانشبنیان بیش از ۳۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شد، این در حالی است که
مخالفان دولت بر این اعتقاد هستند که دولت در زمینه اشتغالزایی بسیار ضعیف
عمل کرده است؟
سال گذشته فروش شرکتهای دانشبنیان ۱۲۰ هزار میلیارد تومان بود و
اشتغال مستقیم آنها نیز بیش از ۳۰۰ هزار شغل. توجه داشته باشید ایجاد شغل
غیرمستقیم آنها از این رقم بسیار بالاتر است چرا که به عنوان نمونه به اسنپ
نگاه کنید حدود یک هزار و ۵۰۰ نفر پرسنل دارد اما یک میلیون و ۴۰۰ هزار
راننده در سراسر کشور در این شرکت مشغول به کار هستند و این یعنی اشتغال
غیرمستقیم و اینکه شما این هنر را داشته باشید که به فردی که شغل ندارد در
کمتر از ۱۰ دقیقه یک شغل بدهید از نگاه من یک نوآوری بزرگ به حساب میآید.
ما از این نمونههای موفق بسیار داریم. از طرفی دیگر در نظر داشته
باشید پلتفرمهای زیادی نیز ایجاد شدند و این شرکتها را تقویت میکنند.
مثلا تاکسیهای آنلاین اگر یک فیلتر خوب پشت سر آنها نباشد امکان تراکنش
برایشان مهیا نیست و از سوی دیگر روزانه میلیاردها تراکنش بانکی داریم و
این ها تنها از طریق فینتکها در حال انجام است و اثر بانکها به عنوان یک
بازیگر سنتی در اقتصاد ما در حال خرید فینتکها هستند و تمامی این موارد
نشان از ایجاد شغل مستقیم و غیرمستقیم از طریق این شرکتهای جدید دارد.
با حضور وزیر ارتباطات در
مجلس شاهد بودیم بسیاری از نمایندگان از افزایش پهنای باند ناراضی بودند و
به نوعی این تفکر در نگاه منتقدان دولت وجود دارد که باید به سمت اینترنت
ملی برویم از نگاه شما اینترنتملی قابلیت اجرا دارد؟
ما چیزی به اسم اینترنت ملی نداریم و فکر نکنم در مصوبات نیز چنین
چیزی وجود داشته باشد همه ما داریم در مورد شبکه ملی اطلاعات صحبت میکنیم
که البته مسئولیت توسعه آن با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است و در
واقع استارتاپهای ما یوزر این شبکه هستند. آن چیزی که مهم است توسعه شبکه
ملی اطلاعات است کاری که در حال انجام است. اگر الان ما قطعی اینترنت
بینالمللی داشته باشیم تمام استارتاپها به راحتی کار خودشان را انجام
میدهند و از نگاه من یکی از اتفاقات ارزنده و بزرگی است که در این دولت
انجام شده است چرا که قبل از این دولت، ما چنین قابلیتی نداشتیم.
در حال حاضر زیستبوم و اکوسیستم استارتاپی در کشور در چه
وضعیتی است از نظر کمی رشد داشته یا کیفی؟ و به نوعی فاصله ما با
استارتاپهای خارجی به چه میزان است؟
ما منحصر به فردترین زیستبوم
استارتاپی منطقه را داریم. بسیاری از استارتاپهایی که در حوزه آسیتی
فعال هستند در منطقه بینظیرند. وقتی از فینتکها صحبت میکنیم در همسایه
ما ترکیه، حتی فینتکی وجود ندارد که بخواهیم با فینتکهای خودمان مقایسه
کنیم. بسیاری از استارتاپهای ما در فروش آنلاین نیز همین وضعیت برتری را
دارند. در حوزههای دیگر تکنولوژی که متاسفانه ما زیاد در مورد آنها صحبت
نمی کنیم حتی در این گفتوگو هم در مورد آنها صحبتی نداشتیم، استارتاپهای
حوزه بیوتیک است.
ما در این حوزه بزرگترین
استارتاپهای منطقه را داریم و در بسیاری از حوزههای دیگر مانند سلولهای
بنیادی و هوافضا واقعا برتری بسیاری داریم. حتی در حوزه ارائه مقالات باید
گفت جایگاه برتری داریم اگر به مقالات سال ۲۰۱۹ نگاهی داشته باشیم در مجموع
یک رتبه جایگاه ما بهبود پیدا کرده است و رتبه 1۵دنیا را کسب کردهایم و
به نوعی فاصله ما با رقبای منطقه مانند ترکیه عربستان و غیره بسیار زیاد
شده است.
ما در بسیاری از رشتههای مهندسی
جزو ۱۰ کشور اول هستیم به عنوان نمونه در ریاضی ۶ عمران ۶ و بیوتک رتبه
هشتم را کسب کردهایم. اما در عین حال در رشتههای دیگر مانند علوم انسانی
هنر و زبانشناسی عقب هستیم دلیل هم به این برمیگردد که استادان این
رشتهها مقاله به زبان انگلیسی ارائه نمیدهند؛ به همین خاطر وقتی مجموع
گرفته میشود رتبه ما ۱۵ جهان را کسب میکند به هر حال در حال حاضر ما صاحب
بزرگترین استارتاپهای منطقه هستیم ولی متأسفانه مسئلهای که مانع توسعه
استارتاپها در کشور میشود نبود محیط کار مناسب برای این کسبوکارها است.
در سالهای اخیر دقیقا شما روی کدام حیطههای استارتاپی و دانشبنیان سرمایهگذاری بیشتری انجام دادهاید؟
به صورت خاص سرمایه معاونت علمی و
فناوری را به طور مستقیم در بخش بیوتکنولوژی لحاظ کردیم و فکر میکنم با
اتفاقات اخیری که در حوزه کرونا شکل گرفت این درس را به تمام دنیا داد که
بیوتک فقط یک علم نیست. بحث امنیت و اقتصاد است و این بخشی بود که در این
سالها روی آن خیلی سرمایهگذاری کردیم و خوشحال هستم که این بخش را جدی
گرفتیم چرا که با شروع کرونا به جرات میتوان گفت اکثر نیازهای ما از
کیتهای تشخیص گرفته تا تجهیزات بیمارستانی بینیاز به خارج در داخل تولید
شدند. یکی دیگر از برنامههای جدی ما بحث امنیت غذایی است که تقریبا یک سال
است که روی آن متمرکز هستیم و فکر میکنم برای آینده کشور نیز این مبحث
خیلی مهم است.
شما جزء افرادی هستید که پروژههای بسیاری را در شهرستانها کلید زدید در حال حاضر وضعیت شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها در شهرستانها به چه صورتی است؟
بسته به فرهنگ هر شهرستان متفاوت
است اما در اکثر استانهای که حضور داشتم خوشحالم که خیلی بهتر از من به
مفهوم و توسعه اکوسیستم استارتاپی اشراف دارند و دقیقا در جریان هستند به
چه دلیل قرار است با آنها همکاری کنیم. در مجموع دانشگاهها به سمت نوآوری
در حال حرکت هستند چرا که پایه حرکت اکوسیستم استارتاپی نوآوری است و
خوشبختانه این اتفاق در شهرستانهای ما در حال شکلگیری است.
محصولات تولیدی شرکتهای دانشبنیان بیشتر در چه بخشهایی است آیا آماری از فروش محصولات دانشبنیانی کشور وجود دارد؟
بیشتر فروش ما مربوط به شرکتهای
بیوتیک است ولی از نظر اشتغالزایی شرکتهای حوزه آیسیتی حرف اول را
میزنند و در مجموع سال گذشته شرکتهای دانشبنیان ۱۲۰ هزار میلیارد تومان
فروش داشتند.
شاهد هستیم تحریمها هر روز شدیدتر از قبل علیه
کشور اجرا میشود آیا این تحریمها در برنامههای شما تاثیر داشته و اگر
جوابتان مثبت است برای مقابله با آنها چه برنامههایی در دست داشته و
دارید؟
نمیتوان گفت تحریمها تاثیر
نداشته؛ اما در مقابل مزایای زیادی نیز برای شرکتها به همراه داشته است
چرا که بازار خوبی را برای شرکت ها ایجاد کرده و مهمتر اینکه فرهنگ با
تحریمها تغییر پیدا میکند. چون کشوری که سالیان سال نفت فروخته و جنس
وارد کرده حالا دارد به جایی میرسد که صادرکننده باشد. یعنی از وارداتچی
داریم تلاش میکنیم تا تبدیل به صادرات چی بشویم و این تغییر تفکر به نظر
من خیلی مهم و ارزشمند است.
با وجود تحریمها در بعضی از
حوزهها ما رشد خوبی داشتیم. مثلا در قضیه کرونا خیلی از استارتاپها مانند
حوزه آموزش رشد بسیار خوبی را تجربه کردند ولی در مقابل استارتاپهای حوزه
حملونقل و گردشگری دچار مشکل شدند در کل تحریمها به رشد شرکتهای
دانشبنیان کمک کرد.
شما رییس بنیاد ملی نخبگان کشور هستید آیا آماری دارید که چه میزان نخبه در این دولت از کشور خارج و چه میزان به کشور بازگشته است؟
آمارهای ریز مهاجرت را هر دو سال
یکبار به شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام میکنیم و در آخرین پایش مشاهده
کردیم که آمار خروج از کشور رو به کاهش است. به زودی سالنامه آماری مهاجرت
برای اولین بار با حمایت ما و از سوی رصدخانه مهاجرت دانشگاه شریف منتشر
میشود. ما دنبال آن هستیم که قضیه مهاجرت شفاف باشد چه مهاجرت به خارج که
مهاجرانی که به داخل کشور می آیند. این سالنامه بسیار مفید است حتی نوع
مهاجرت نیز در آن دیده شده به عنوان نمونه در حال حاضر مهاجرت تحصیلی به
شدت کاهش و مهاجرت کار رو به افزایش است.
مهاجرتهای که از کشور صورت می گیرد بیشتر برای
کسب تجربه و کاریابی است یا باید از آن به عنوان فرار مغزها یاد کرد و شما
به عنوان رئیس بنیاد ملی نخبگان برای بازگرداندن نخبه کشور تاکنون چه
کارهایی انجام دادهاید؟
در حال حاضر آمار دانشجویان ما در
خارج از کشور بسیار پایین است. یعنی چیزی در حدود بیش از یک درصد و این
مسئله بسیار نگران کننده است. این در حالی است که کشورهای عرب همسایه ما
بیش از ۳۵ درصد دانشجو در خارج از کشور و مشغول به تحصیل دارند حتی ابتدای
انقلاب ما ۱۷۰ هزار دانشجو داشتیم که ۱۰۰ هزار دانشجو خارج از کشور مشغول
تحصیل بودند و در حال حاضر جمعیت دانشجوی ما بیش از چهار میلیون است و از
این تعداد تنها ۵۰ هزار دانشجو خارج از کشور مشغول تحصیل هستند. جالب است
بدانید اوایل انقلاب 50 هزار دانشجوی ما تنها در آمریکا مشغول به تحصیل
بودند و برای من دردناک است آن زمان این آمارها فرار مغزها نبود ولی الان
آمار ۵۰ هزار دانشجو که تنها ۱۲ هزار نفر آنها در آمریکا مشغول تحصیل هستند
به یکباره به فرار مغزها تعبیر میشود.
به هر حال ما دنبال آن هستیم که یک چرخش ایجاد کنیم کاری که در
بنیاد ملی نخبگان به صورت جدی روی آن کار کردیم و باعث شد در چهار سال
گذشته یکهزار و ۶۰۰ نخبه ما از ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا به کشور خود
برگردند. برنامهای را توسعه دادهایم که بتوانیم یک محیطی را آماده کنیم
که بچه های خارج از کشور بتوانند برگردند و برگشت تنها در یک اقتصاد
دانشبنیان ایجاد میشود چون اگر اقتصاد بر پایه منابع زیرزمینی باشد فرق
یک آدم نخبه و عادی قابل درک نیست.
در حال حاضر بسیاری از این عزیزان
که به کشور بازگشتند در استارتاپها مشغول فعالیت هستند و جالب است بدانید
بسیاری از استارتاپهایی که در حال رفتن به بورس هستند توسط همین افراد
پیادهسازی شدهاند. نخبههایی که در گوگل، مایکروسافت، فیسبوک و غیره
مشغول به فعالیت بودند و الان در این استارتاپها فروش میلیاردی دارند. از
طرف دیگر از این تعداد، یک هزار و ۶۰۰ نخبه که به کشور بازگشتند حدود ۳۵۰
نفر نیز جزء اعضای هیات علمی دانشگاههای کشور شدند. از نگاه من آمار پایین
دانشجویان ما در خارج از کشور یک زنگ خطر محسوب میشود. چون باید تبادل
دانش با تمام دنیا وجود داشته باشد و در عین حال زمینه را به صورتی طراحی
کنیم که دانشجویان ما بعد از اتمام تحصیل به کشور برگردند و بستر استفاده
از دانش آنها نیز مهیا باشد.
اواخر سال گذشته شما در
گفتوگویی اعلام کردید برای تولید ۵ میلیون ماسک برای کادر درمان با
شرکتهای دانشبنیان قرارداد امضا شده آیا این امکان وجود ندارد شرکتهای
دانشبنیان برای عموم مردم ماسک با قیمت پایین تولید کنند؟ چون در حال حاضر
راه کنترل و پیشگیری از کرونا توصیه به استفاده از ماسک است و در عین حال
بالا بودن قیمت ماسک به صورتی است که شاید برای قشر کمدرآمد تهیه آن چندان
آسان نباشد آیا برای حل این معضل در معاونت برنامه خاصی دارد؟
شرکتهای دانشبنیان در تولید
ماسک در حوزه نانو فعال هستند البته من در آن گفتوگو در مورد تولید دستگاه
ماسک توسط شرکتهای دانشبنیان حرف زدم تا آنجا که در حال حاضر همه
ماسکهای نانو در داخل تولید میشود. زمانی که کرونا تازه در کشور شیوع
پیدا کرده بود ظرفیت تولید ماسک کشور ۲۰۰ هزار تا بود که از این تعداد
مقدار کمی تولید میشد؛ اما ظرف یک ماه اولین شرکتدانشبنیان ما توانست
اولین دستگاه تولید ماسک نانو را بسازد در ادامه چند شرکت دیگر نیز به این
چرخه تولید دستگاه افزوده شدند.
در حال حاضر ما صادر کننده دستگاه
تولید ماسک نانو هستیم. اطلاعات ما در مورد این بیماری نیز توسعه پیدا
کرده و الان به این نتیجه رسیدهایم که ماسکهای پارچه قابل شستشو هم برای
کنترل این بیماری قابل استفاده است و این موارد اطلاعات جدید پزشکی در مورد
این بیماری است که مشخص کرده هر نوع ماست که قابل استفاده است و با
آموزشهایی که دکتر حریرچی معاون کل وزارت بهداشت دادند به راحتی هر کس
میتواند از یک پیژامه نیز ماسک تولید کند به هر حال من خوشحال هستم در حال
حاضر بیش از ۵ میلیون ظرفیت تولید ماسک داریم.
وضعیت تولید ماسک برای مردم به چه صورتی است؟
ظرفیت تولید ماسک در داخل کشور روزانه بیش از ۱۰ میلیون است.
پس چرا در دسترس نیست؟
در دسترس هست.
اما با قیمت بسیار بالا قبول دارید؟
قیمت برمیگردد به نظارت در بازار
و موارد دیگر. اتفاقی که به تازگی افتاد و ما به آن معترض بودیم ممنوعیت
صادرات ماسک بود و به نوعی وقتی صادرات ممنوع شود قیمت حدودی پایین میآید
خیلی از شرکتها تولید داشتند برای صادرات چرا که با این قیمت دلار برای
آنها صادرات صرفه اقتصادی داشت و این وسط بسیاری از شرکتها برای صادرات
ماسک مذاکره کرده بودند و تعدادی در حال صادرات بودند؛ اما خوب با این
ممنوعیت خسارت زیادی به این شرکتها وارد شد.
آیا آماری در دست هست که با شروع کرونا شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها توانستند چه خدماتی را به کار درمانی مردم ارائه دهند؟
من خاطرم هست که روزهای اول شروع
کرونا در آمریکا چهار بیمار را به یک دستگاه ونتیلاتور وصل میکردند و
نمونههای ساخته بودند که ۸ بیمار به یک دستگاه ونتیلاتور متصل میشد این
اتفاق وحشتناکی بود و خودشان هم در جریان بودند که از این هشت نفر تعدادی
قربانی میشوند؛ ولی ما این اتفاقهای تلخ را در کشور خودمان نداشتیم. دقت
کنید ساخت یک دستگاه ونتیلاتور آسان نیست و هزینه هر کدام بین ۲۰۰ تا ۳۰۰
میلیون تومان است. البته این قیمت داخلی است چرا که قیمت بینالمللی آن
خیلی بیشتر است و در یک مقطعی این دستگاه در بازار وجود نداشت که بتوانیم
آن را خریداری کنیم چون آمریکاییها و اروپاییها ریخته بودند در بازار و
هرچه از دستگاه ونتیلاتور گرفته تا وسایل اتاق آیسییو و مواد ضدعفونی
کننده را خریده بودند و همه اینها را توسط شرکتهای داخل تولید کردیم و در
حال حاضر نیاز نیست وسیلهای برای این بیماری از خارج کشور وارد شود.
در حال حاضر وضعیت ساخت واکسن کرونا در کشور در چه مرحلهای است؟
برای تولید واکسن کرونا ما با 6
با شرکت و پژوهشگاه قرارداد داریم که از این تعداد ۲ قرارداد خوب پیش رفته و
به مرحله کارآزمایی بالینی حیوانی رسیده ولی هنوز نیاز است که صبر کنیم
چون کرونا یک ویروس به شدت پیچیده است و در تمام دنیا نیز وضعیت ساخت واکسن
به همین حالت است اگر ویروس یک ویروس ساده بود واکسن انسانی آن خیلی زود
ساخته شده بود.
کمتر از یک سال از عمر دولت باقی مانده در این مدت چه طرح هایی هست که تمایل دارید حتما به نتیجه برسد؟
من به شدت تمایل دارم بحث مراکز
دانشبنیان در کشور تثبیت شود و برای رسیدن به این هدف در این مدت
باقیمانده هر کاری نیاز باشد انجام خواهیم داد که دیگر برگشت نداشته باشیم.
وقتی شاهد هستم این روزها همه در خصوص اقتصاد دانشبنیان صحبت میکنند یک
دستاورد بزرگ است و هرگز یادم نمیرود که در این دانشگاه خودم یعنی دانشگاه
صنعتی شریف که در آن بزرگ شدهام به عنوان دانشجو وارد و الان استادان
هستند را مسخره میکردند که این بچه بازی راه انداخته است وقتی اولین مرکز
نوآوری راهاندازی شد گفتند فلانی در دانشگاه سوپرمارکت باز کرده و الان
خوشبختانه کل دانشگاه تبدیل به مرکز نوآوری شده است.
از نگاه من کل این شهر باید به
مرکز نوآوری تبدیل شود چون توسعه کشور زمانی اتفاق میافتد که کل شهر تهران
تبدیل شود به پارک علم و فناوری و این بچهها بتوانند به راحتی در آن کار
کنند و اگر کسی کارآفرین است باید بتواند از داخل اتاق خود این کار را
انجام دهد.
این دقیقا کاری است که ما در ناحیههای نوآوری داریم انجام میدهیم
ولی متاسفانه بعضی از دوستان در وزارت علوم می خواهند برای این ناحیههای
نوآوری قانون بگذارند و قانون محدودیت ایجاد میکند. با قانون نوآوری از
بین میرود و دیگر توسعه ایجاد نمیشود و به تبع آن اقتصادی شکل نخواهد
گرفت. اقتصاد نوآور به یک ذهن وحشی نیاز دارد که به هر سمت برود و نوآوری
ایجاد کند. ما به عنوان دولت تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که
جلوی آن را نگیریم و محدودیت برای آن ایجاد نکنیم خوشبختانه با کمک رهبری
امسال وضعیت بودجه ما بهتر خواهد شد و ما سرمایهگذاری لازم را در این حوزه
انجام خواهیم داد.